با وجود تعداد و کیفیت بالای تابلو دکوراتیو فلزی در قرن شانزدهم، نقاشی منظره تا قرن هفدهم با ظهور مکاتب هلندی و فلاندری واقعاً به وجود نیامد: از جمله هنرمندانی مانند آلبرت کویپ به سبک ایتالیایی و رئالیستها. سبک یاکوب ون رویسدیل و روبنس. همچنین به خیابان کوچک (خیابان در دلفت) (حدود 1658، Rijksmuseum، آمستردام) اثر یان ورمیر مراجعه کنید.
هنرمند فرانسوی، نیکلاس پوسین ساکن رم، یکی دیگر از مشارکت کنندگان تأثیرگذار در این ژانر بود، و همچنین هنرمند محبوب کلود-لورن که ترکیبات «کلودی» او (مثلاً منظره با ازدواج اسحاق و ربکا، 1648) شامل مناظر زیبای شبانی بود. تنظیمات برای مضامین مذهبی
قبل از ورود به قرن هجدهم، تابلو نقاشي خط شایان ذکر است که تمایز واقعی بین منظره به عنوان زینت و منظر به عنوان یک ژانر خودکار، وجود نداشتن پیکره های انسانی نیست، بلکه اندازه و کارکرد آنهاست. وقتی چهرههای پیشزمینه بیشتر سطح تصویر را اشغال میکنند، منظره صرفاً پسزمینه است، به همین دلیل است که لئوناردو داوینچی، علیرغم علاقهاش به منظره، نقاشیهای منظره واقعی را تولید نکرد.
در نقاشی منظره واقعی، پیکرهای انسانی – چه پراکنده و چه در پیش زمینه – صرفاً برای نشان دادن مقیاس و برانگیختن همدلی بینندگان وجود دارند.
تابلو نقاشی منظره در قرن هجدهم در واکنش به فضای عمومی اجتماعی و سیاسی ناشی از رژیم های باستانی در انگلستان، فرانسه و بقیه اروپا به رشد خود ادامه داد.
نگرش های جدیدی نسبت به محیط طبیعی پدیدار شد، و در انگلستان سنت های توپولوژیکی جدید متمایز ظاهر شد، که منعکس کننده تمرین باغبانی منظره بود – نظم دهی مجدد طبیعت به تناسب حامیان اشرافی.
تابلو مینیمال هنوز به تنهایی به عنوان هدف در نظر گرفته نمی شدند.
بلکه هماهنگی الهی طبیعت و اعتماد آرام به آب و هوای کنونی شکوفایی را به تصویر می کشند.
- منابع:
- تبلیغات: